مردک پست که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد ببین می توانی بمانی.بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان. سنگ‏ها بر سوگ تو ندبه می‏ خوانند؛ در غروبی که شاخه ‏ات را شکسته بودند. امشب، جای پای دوست، در خانه خالی است و ترنم مهربانی، بی‏ حدیث حضور او، خاموش است . علی، شبانه یاس می‏کارد ! شبانه ، داغ دلش را به خاک می‏گوید ؛ اگرچه فردا صبح ، از سمت خانه همسایه بوی نان آید . منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آنلاین آلفا الکترونیک دکوراسیون داخلی,2019,دارکوب سیداحمد دلفروز شهیده بی بی ملک ناروئی آشپزی سایتی برای همه Golden Rose